باغ بی دیوار شعرم را ,بهاری دیگرست
شاخه خشک قلم را ,برگ وباری دیگرست
پای گل در مینوردد,راه خاک تیره را
جاری از هر گام او ,سمبوسه زاری دیگرست
بوسه بازی گل و مهتاب در گلخانه بود
این زمان ,میعادشان را بوسه زاری دیگرست
خلسه پروانه بر سجاده گلهای سر
برگل سرخ دل ما , نیش خاری دیگرست
شعله غم های ما ,دود کبود چشم ماست
تا که ایجاد محبت ,در دیاری دیگرست
* * *
بوته خودروی یادت شد مراتنپول دل
در کبود ابر چشمم ,چشمه ساری دیگرست
وسعت دنیای من جز وسعت چشم تو نیست
زانکه خود آن بیقراری را , قراری دیگرست
مینوازی با نگه زیباترین آهنگ را
این ترنم , در فضای رهگذاری دیگرست
سایه های ما اگر جاری شود در ماهتاب
زیر هر گام من و تو , سبزه زاری دیگرست
پای نه برچشم های بی نگاه آرزو
تا ببینی عشق ,اینجا , از تباری دیگرست
ای نگاهت سبز , یادت سبز , جایت سبز تر
از تو و یاد تو , در من یادگاری دیگرست.