در مدار بیقراری , با خیال زندگی 

میگشایم دفتر غم را به فال زندگی 

در حصار بودن و اندیشه ی تکرار روز

می نشینم تاقیامت بامحال زندگی 

اختناق لحظه هارا میتوان درهم شکست

باسرود گرم بودن , با وصال زندگی

ای امید خفته در گلواژه ها ی شعر من

مرهمی باش از برای زخم بال زندگی