از پس نرده خاموش حصار
شب چشمان تو برشیشه قلبم لغزید
ودر آیینه چشمان تو خودرا دیدم
دلم از غصه ی پاییز تپید
وبه گلدان نگاهم , گل باور پژمرد
کسی از فاصله نرده سرود :
گل سیمای تو هم مصنوعی ست ....!
از پس نرده خاموش حصار
شب چشمان تو برشیشه قلبم لغزید
ودر آیینه چشمان تو خودرا دیدم
دلم از غصه ی پاییز تپید
وبه گلدان نگاهم , گل باور پژمرد
کسی از فاصله نرده سرود :
گل سیمای تو هم مصنوعی ست ....!